نامادری داغ ایزابل دلتور با سینه های تقلبی توسط پسر خوانده ویدیو سکس کارتونی اش لعنتی می شود
استپسون سورپرایز! به تایلر نیکسون وارد سالن ماساژ ایزابل دلتور می شود و نام او را صدا می زند. 'هی مامان! 'او می گوید با چهره ای وحشت زده وارد اتاق می شود. 'اینجا چکار می کنی جوان؟ 'او از او می پرسد او به او می گوید که یک روز دیگر برای حمایت از او ماساژ رزرو کرده است و برای ملاقات خود آمده است. ایزابل به او می گوید که این غیرممکن است. وقتی به تقویم نگاه می کند یک نام جعلی می بیند. تایلر به نبوغ خود می خندد و می افزاید که از نام جعلی برای تعجب آن استفاده کرده است. او به او می گوید که متأسفانه او مجبور است بار دیگر برگردد. وقتی علت را از او می پرسد ، او توضیح می دهد که او تنها کسی است که در سالن است و او پسر او است. او او را قطع می کند تا تصور کند که او پسر ناتنی او است. قبل از اینکه او فرصتی برای جلوگیری از او داشته باشد ، او اولین چیزی را که می بیند برمی دارد: یک بطری روغن ماساژ. او برچسب را با صدای بلند می خواند: "روغن ماساژ حسی" و از او می پرسد چرا این نوع روغن را در آرایشگاه خود دارند. او با عصبانیت می خندد و توضیح می دهد که شرکت سفارش را خراب کرده و از پس گرفتن آن امتناع می کند. "اگر این یک سالن ماساژ معمولی است پس چرا مانند یک لباس برهنه لباس پوشیده اید؟ ' او می پرسد. او پاسخ می دهد که اینجا فقط لباس فرم است. او از او می پرسد: "آیا شما نیستید که تصمیم می گیرید کارمندان شما چه لباسی بپوشند زیرا این کار شماست؟ او دروغ می گوید و می گوید ، در واقع ، کارکنان با هم رای دادند تا اساساً روحیه بهبود یابد. ویدیو سکس کارتونی او می خندد و سرش را تکان می دهد ، "مامان ، تو حتی اجازه نمی دهی که ما غلات صبحانه خود را انتخاب کنیم ... تو سرپرست ترین فردی هستی که من می شناسم!" ایزابل او را تکان می دهد ، اما او ادامه می دهد و می گوید که بخشی از دلایلی که می خواسته او را غافلگیر کند این بود که آنها بتوانند زمان بیشتری را با هم بگذرانند ، و اضافه کرد که پدرش این کار را دوست دارد. او چشم های او را به طرز مشکوکی باریک می کند. آیا او در حال تلاش برای سیاه نمایی است او؟ البته نه ، او فقط فکر می کرد که این یک راه عالی برای آنها خواهد بود ... او می گوید که ارتباط برقرار کند. سبل برای لحظه ای فکر می کند ، در نهایت به او می گوید که او به شرطی ماساژ می دهد که او هرگز این را به پدرش بگو. یلر قول می دهد تا زمانی که ماساژ می دهد مانند کلماتی که او به مشتریانش می دهد ، کلمه ای نخواهد گفت. آنها شروع به کار می کنند و برهنه می شوند زیرا تایلر مشتاقانه با مادر داغ خود به دوش می رود. S او شروع به کف زدن بدن خود می کند. هنگامی که او به آرامی او را زیر و رو می کند ، ایزابل بیشتر و بیشتر توسط بدن ناتنی اش روشن می شود در حالی که تایلر نمی تواند در برابر شکل درخشان ایزابل ، به آرامی نگاه کنید. AS Isabelle روی زانو می افتد و شروع به صابون زدن قسمت جلویی پایینی تایلر می کند ، خروسش در صورتش آویزان است. D با تلاش شدید خود را مهار می کند ، به او می گوید که برگردد تا بتواند او را بشوید او می گوید ، اما وقتی به عقب برمی گردد ، دیک او نیمه سخت است و چشمان ایزابل گشاد است. او با عصبانیت از او می پرسد که آیا او قصد دارد آن منطقه را بشوید. S او تردید می کند اما شروع به نوازش دیک خود می کند. IT کاملاً سخت می شود وقت نمی گذارد و لب هایش را با نفس نفس می زند. S Oon او دیگر نمی تواند مقاومت کند و به تایلر می گوید که باید مطمئن شود که او کاملاً تمیز است و خروس خود را کمی لیس می زند قبل از اینکه لب های خوشمزه اش را روی آن بکشد. او با لذت ناله می کند o تایلر را روی تشک ماساژ دهید ، ایزابل بلند می شود و به او می گوید که به اندازه کافی تمیز است و زمان ماساژ او فرا رسیده است. یلر با هیجان او را زیر دوش می گیرد. روی حصیر ، او در حالی که دروغ می گوید ژل NURU را روی بدنش پخش می کند S او قبل از اینکه خودش را بالا بکشد و بدن کاملش را روی بدنش بکشد ، او را به طور احساسی نوازش می کند. F با بلند کردن او ، او سینه های مرطوب خود را در امتداد خروس تپنده خود می کشد ، در نهایت لب هایش را پایین می آورد و با حرص روی آن می مکند. دیوانه تر می شود و تایلر در می یابد که مادر ناتنی اش پر از انواع و اقسام شگفتی هاست ...
مدت زمان:
03:05