هالی هندریکس شلخته کوچک با استپرو پیرمرد سوپرایرانی ویدیو خود تکان خورد
روزی روزگاری در اتاق بابا. داشتم در اتاق بابام تکان می دادم چون خصوصی تر است و قدم آزاردهنده من است ، هالی حرفم را قطع می کند و شروع به لعنت با من می کند. او به من گفت که من این کار را اشتباه انجام می دهم و شروع به کمک به من کرد ، با تکان دادن دیکم و مکیدن آن! او حتی روی خروس من نشست و سوار سوپرایرانی ویدیو آن شد و من در دهان او تمام کردم! روز دوشنبه کارنامه او را در سطل زباله پیدا کردم و به او گفتم اگر او دیک من را نمی خورد به والدین ما نشان دهید. هالی موظف بود و من را منفجر کرد تا آمدم! چند روز بعد من جاسوسی می کنم که هالی خودش را زیر دوش لمس می کند! هر دو شاخ بودند ، بنابراین در نهایت به حمام لعنتی می رسیم ، سپس آن را به اتاق خواب می بریم ، جایی که من به بیدمشک تنگش می کوبم تا زمانی که من روی صورتش منفجر می شوم!
