وینا اسکای و جواهلز بلو اسب ویدیو سکی نر خوشتیپ خوشایند
شب سال نو با خانواده قدم - S17: E2. کایلی لو بو و دن فراری به تازگی ازدواج کردند ، که باعث می شود دامون دایس و وینا اسکای پسر عمو شوند. آنها همیشه با هم صمیمی بودند ، اما اکنون عملاً آنها یک خانواده هستند. وقتی دوست وینا ، Jewelz Blu را به ترکیب اضافه می کنید ، شیمی بین هر سه آنها انفجاری است. با نزدیک شدن به سال جدید ، کایلی و دان یک بوسه نیمه شب را تشویق می کنند اما آنها هشدار می دهند که دیمون و وینا نباید با هم شرکت کنند. Jewelz ایده های دیگری دارد. او از ناپدری ها می خواهد تا نیمه شب بخوابند ، که بسیار خوب پیش می رود تا این که دن دامون را کنار می کشد و عمل شورش را برایش می خواند. دختران تصمیم می گیرند بعداً با دیمون جبران کنند. همانطور که دن و کایلی برای تماشای یک فیلم کنار می ویدیو سکی آیند ، وینا و جولز به طور مخفیانه وارد می شوند تا اوضاع را برای دامون فقیر بهتر کند. با باز شدن کامل ، آنها شروع به مکیدن خروس او می کنند و سعی می کند خونسردی خود را برای والدین حفظ کند. Jewelz تماشا می کند که وینا با مهره هایش خلاق می شود. Jewelz آن را برای اندازه نیز امتحان می کند ، قبل از اینکه وینا را ترغیب کند تا آن را به سطح بعدی برساند. او از وینا می خواهد که دامن کوتاه خود را بالا ببرد و روی هاردون دامون برود. وینا که به جلو خم شده ، سوار پسر عمویش می شود و لب های پف کرده اش را بسته نگه می دارد تا ناله را نگه دارد. در همین حین ، Jewelz دراز می شود تا بتواند وقتی وینا از دانگ دونگ بالا می رود ، یک چرخش انجام دهد. دیمون نمی تواند به اندازه کافی سیر شود ، به ویژه هنگامی که او این شانس را داشت که از جوراب شلواری های دوست داشتنی Jewelz در هنگام سوار شدن بر او استفاده کند. او در حالی که جینزل او را روی میز پشت نیمکت گهواره می کند ، دوباره به چنگ زدن وینا می پردازد. دختران در حالی که دیمون با جگولز سگ داغ می کند ، اما جولتز مشتاق است تا کاغذ چکشی دوستش را نیز کشف کند. او به پشت می چرخد تا دیمون بتواند مهمانی خود را ادامه دهد و وینا برای صعود به چهره اش بالا می رود. با نزدیک شدن به سال نزدیک ، وینا به آخرین نقطه خفه کننده خود می رسد. او از Jewelz پیاده می شود و روی زمین می افتد و دهانش باز است تا بتواند کرامپوی چکه کننده ای را که دیمون به دوش حریص دوستش رسانده است ، بگیرد.
