زوي پاركر بعد از دادن سر ویدیو لیسیدن به گربه تراشيده اش گريه مي كند
کار من هرگز انجام نمی شود به نظر می رسد که پدر ما به پرستار بچه نیاز دارد تا بتواند با جوانهایش از انگلیس بیرون برود. او به سرعت باشگاه پرستاران بچه ویدیو لیسیدن ها را صدا می کند و آنها Zoe را مستقیماً به آنجا می فرستند. او نه تنها فوق العاده زیبا است ، بلکه یکی از دوست داشتنی ترین بچه هایی است که می تواند وجود داشته باشد. چند ساعت می گذرد و پدر با نوشیدن مشروب به خانه می آید ، بسیار محو شده است. او به سختی می تواند پیدا کند که کجا کلید را در درب قرار دهد. تلو تلو می خورد تا روی شلوار پایین بیفتد و بیرون بیاید. زویی صدای غرش می شنود و می بیند که او سیاه شده است. از آنجا که او در خانه است ، دلیلی برای ماندن او وجود ندارد. او سعی می کند او را از خواب بیدار کند ، اما پاسخ نمی دهد. او متوجه خروس او می شود ، کمی تکان می زند و فوراً تکان می خورد! او گفت که این یک تصادف بود و او به هیچ کس نمی گوید ، فقط اگر او همچنان به نوازش ادامه دهد. او قبل از اینکه به او اجازه دهد لعل کوچک خیس خود را خشک کند ، یک HJ کوچک خوب به او می دهد. این بین او و او است ، بنابراین هیچ دلیلی وجود ندارد که آنها نتوانند کمی کاندوم نیز نفوذ کنند. چشم های زوسی درست قبل از رسیدن به اوج به پشت سرش می چرخد. این بابا مست یک مهره تیز داشت که فقط منتظر دهان کوچک فرشته Zoes بود. او تنها کسی نبود که آماده بود!
