نوجوان عجیب و غریب آلینا لوپز خورد می شود ویدیو سکس کارتونی و به سختی فاک می شود
راهنمایی. نماینده مدرسه راهنمایی از مزایایی برخوردار می شود و صحنه های خشونت آمیز نوجوان با مشکل روبرو می شود ، جیمی ، دختر 18 ساله زیبا ، هنگامی که یک روز بعد از مدرسه پشت میز آشپزخانه خود می نشیند و مشغول انجام تکالیف است. این دانش آموز در حال کپی برداری از یادداشت های یکی از کتاب های درسی خود است وقتی می شنود که ماشین در حال حرکت است و ترمز را می زند. با وحشت ، او به سرعت وسایلش را جمع می کند و با سرعت از پله ها بالا می رود و در حالی که پدرش در داخل خانه تکان می خورد ، حسابی تنگ شده است. مرد بد قیافه در را می کوبد و بر سر «عوضی» فریاد می زند که از زمین پایین بیاید و برایش شام درست کند. به جیمی برید و در گوشه ای از اتاقش قوز کرد ، در حالی که در باز می شود و پدرش وارد خانه می شود. او جرعه ای از بطری خود می کشد ، قبل از بازکردن کمربندش و تهدید دختر به ویدیو سکس کارتونی پایین آمدن از طبقه پایین و انجام آنچه که به او گفته شده است. CAT TO TITLE PLATE جیمی با لباس مدرسه در خیابان راه می رود و کتاب هایش را در دست می گیرد. او ظاهراً شوکه شده و از هم فاصله گرفته و تقریباً با رهگذری برخورد می کند و بی هدف به جلو خیره می شود. برش به سالن معلمان. آقای هریس ، مشاور راهنمایی مدرسه ، در حال خوردن ناهار خود است که یکی از همکارانش درخواست می کند به او بپیوندد. آنها دقایقی راجع به کار صحبت می کنند تا اینکه معلم به نگرانی هایی در مورد یکی از شاگردان هموطن خود اشاره کند. جیمی دختری باهوش و با استعداد است ، اما در این ترم اتفاقی برایش افتاده است. نمرات یکبار عالی او در حال سقوط هستند و نگرش او واقعاً تغییر کرده است. او نگران است که ممکن است در خانه اتفاقی بیفتد و از آقای هریس می پرسد آیا می تواند کاری برای کمک به او انجام دهد؟ با توجه به درخواست های دانشگاه ، مشاور راهنمایی پیشنهاد می کند که معلم او را برای دریافت مشاوره اجباری بفرستد. این امر برای سالمندان برای سالمندان عادی است و در حالی که آنها در حال بررسی گزینه های پس از متوسطه او هستند ، او خوشحال خواهد شد که ببیند آیا می تواند به روش دیگری کمک کند. معلم موافقت می کند و قبل از اینکه خود را برای بازگشت به کلاس معذور کند ، از او تشکر می کند. صفحه متنی: روز بعد آقای هریس در دفتر خود می نشیند و در حال ضربه زدن به در است. او سریع کتابش را می اندازد ، دستش را می گیرد تا دهانش را بشوید و قبل از اینکه خودش را صاف کند و به سمت در برود ، آن را داخل فنجان قهوه اش می کند. جیمی با ملایمت آنجا ایستاده است. او یک گذرنامه سالن با امضای معلمش به او می دهد و می گوید که قرار است او را برای برنامه های کالج ببیند. آقای هریس لبخندی می زند و او را به داخل دعوت می کند و در را می بندد. آقای هریس از دختر می خواهد بنشیند و پشت میز خود می نشیند و دختر را مطالعه می کند. او زیبا اما شکسته ، با زبان بدن بسته و چهره ای مضطرب است. او شروع می کند: "شما هرگز به دیدن من نیامده اید." سر تکان می دهد. او خود را معرفی می کند و پیشینه ای سریع درباره نقش او در مدرسه به دختر می دهد. او به مدت دو سال عضو هیئت علمی بوده است. او دارای مدرک روانشناسی است. او به اهمیت مشاوره اعتقاد زیادی دارد ، مخصوصاً که مربوط به نوجوانی بعدی و سالهای گذار بین نوجوان به بزرگسال است. او می پرسد چند ساله است و جیمی ، بدون تماس چشمی ، به او می گوید که او فقط 18 ساله شده است. او لبخند می زند. او به یاد می آورد: "مطمئناً عصر جالبی بود." "تغییرات زیادی در زندگی شما اتفاق می افتد ، اینطور نیست؟ آیا احساس می کند یک طوفان کامل است؟ جیمی سعی می کند موضوع را تغییر دهد. معلمم گفت باید در مورد دانشگاه با من صحبت کنی؟ آقای هریس برای لحظاتی به او خیره می شود و لبخند می زند ، قبل از اینکه دوباره به کار موردنظر بازگردد. او در مورد برنامه های مدرسه اش چند سوال از دختر می پرسد. آیا به این فکر کرده است که می خواهد در چه رشته ای تحصیل کند و در کدام کشور می خواهد تحصیل کند؟ جیمی بسیار ناراحت به نظر می رسد ، زیرا خفه می شود که واقعاً دوست دارد در نورث وسترن شرکت کند ... اما او می داند که نمی تواند. M R.H Arris تکیه داده و دست دختر را می گیرد. " شما می توانید هر کاری که به ذهنتان می رسد انجام دهید! ' او می گوید: آقای اریس کنار می کشد و پشت سر او حرکت می کند. اچ شروع به صحبت درباره نقش خود به عنوان مشاور راهنمایی می کند. " می دانم که شما به اینجا اعزام شده اید تا در مورد یک موضوع صحبت کنید ، "او شروع می کند." اما من می خواهم شما این را یک فضای امن در نظر بگیرید. مکانی که می توانید در مورد هر چیزی صحبت کنید. " جیمی به پاهای او خیره می شود و می پرسد آیا می توان او را اخراج کرد. S او به برنامه نیاز ندارد. M. R.H Arris او را قطع می کند. " آن روزهایی که مشاوری مانند من به سادگی در دفتر خود می نشیند و برنامه ها را منتقل می کند و منتظر وقوع بحران است ، گذشته است. " او می گوید. ' من اینجا هستم تا به هر نحو که می توانم به شما گوش دهم و به شما کمک کنم ، خواه تحصیلی باشد ، یا تکاملی. جیمی به او نگاه می کند ، چشمانش خوب دیده می شود. اف آرت به نظر می رسد ، آقای اریس می تواند به صورت بلوز به لباس سفید لباسش نگاه کند. او سعی می کند چشمان او را دور کند ، اما دختر بسیار زیبا است ، و او می تواند "به خودش کمک نکن." آیا مطمئن هستید چیزی وجود ندارد که بخواهید درباره آن با من صحبت کنید؟ ' او می پرسد ، به آرامی دست خود را روی شانه او می گذارد. در زمان او ، دختر او را لمس نمی کند. S او فقط شروع به گریه می کند. "من نمیتونم برم دانشگاه ..
